سفارش تبلیغ
صبا ویژن
بردبارى و درنگ از یک شکم افتادند و هر دو از همت بلند زادند . [نهج البلاغه]
امروز: جمعه 103 آذر 2

شهید بهشتی در محضر امام راحل

عامل دومی هم در موفقیت یک نهضت وجود دارد که آن هم خیلی ایمان آور است : بینش درست رهبر نهضت در برخورد با حوادث ، تفسیر وقایع و تدارک و آمادگی برای برخورد با آن وقایع می باشد . نهرو در کتاب اندیشه های نهرو ، که چند مصاحبه است ، در یکی از مصاحبه ها می گوید : ما نسبت به رهبرمان گاندی تجربه جالبی به دست آورده بودیم . این تجربه سبب شده بود که از یک مرحله سست ایمانی نسبت به او به یک مرحله ایمان محکم نسبت به او اوج بگیریم و ترقی کنیم . نهرو می گوید ، در اوایل نهضت هند ، گاندی در جلسه مرکزی که عده ای از ما شرکت داشتیم ، شرکت داشت و پیشنهاد یک اقدام سیاسی وسیع را از طرف مردم هند عنوان کرد . همه اعضای آن جلسه که در واقع اعضای کمیته مرکزی نهضت بودند با نظر گاندی مخالف بودند ؛ یا مخالف یا مردّد . گاندی یک طرف بود و همه ما یک طرف . یا رأی ممتنع داشتیم یا رأی مخالف . فقط خودش رأی موافق داشت .

طبق آن شیوه دموکرات مآبان? نهضت هند ، باید از اجرای تصمیم گاندی خودداری می شد و تصمیمی را که اکثریت ما طرفدار آن بود و نقطه مقابل تصمیم او بود می گفتیم و اعلام می کردیم . اما به هر حال هر چه جور شد که فکر کردند مثلاً یک بار حرف گاندی را گوش کنند . نهرو می گوید : ما بنا گذاشتیم که حرف گاندی را بپذیریم و ببینیم چه می شود . بنا بر این همان تصمیمی را که گاندی اتخاذ کرده بود به مردم هند ابلاغ کردیم و عمل شد . بعد معلوم شد که گاندی درست فکر می کرده و همه ما اشتباه می کردیم !

برای مطالعه ادامه نوشتار و انتقال به وبلاگ امت مظلوم روی پایگاه ورد پرس (اینجا) را کلیک کنید .

 قابل توجه دوستان محترم :

با توجه به این که نوشته حاضر چهارمین خلاصه متن نوشتارهای امت مظلوم روی پارسی بلاگ است و پیرو برنامه چند مرحله ای انتقال وبلاگ ( امت مظلوم ) از روی سرور پارسی بلاگ به ورد پرس ، برنامه انتقال به صورت کامل انجام شد و از این پس این وبلاگ معلق گردیده و نوشتارهای مربوط به وبلاگ (امت مظلوم ) تنها بر روی این پایگاه واقع در ورد پرس قابل دسترسی خواهد بود .



  • کلمات کلیدی :
  •  نوشته شده توسط سید محمد حسن مخبر در شنبه 89/2/4 و ساعت 3:39 عصر | نظرات دیگران()

    در نهضتها دو عامل می تواند خیلی اثر کند و تا اعماق جان پیروان یک نهضت پیش برود و پیوند میان آنها و آن نهضت و رهبری نهضت را به صورت روز افزون محکم کند :

    یکی ایمان رهبر و رهبری به ایدئولوژی اش ، به خط مشی اش ، به طرحش ، به نقشه اش ، به کارش . مردم ممکن است دنبال رهبران متزلزل راه بیفتند ، اما این دنباله روی دوام ندارد . مردم رهبر را از آهنگ صدایش ، از طرز القای مطلبش ، از نوشته اش ، از عملش ، از رفتارش ، از سیمایش و بالاتر از همه از موضعگیری اش در برخورد با مشکلات و عبور از عقبه ها و گردنه های یک نهضت ، در مواجه شدنش با سیمهای خاردار حامل الکتریسیته می شناسند . در آنجاهاست که پیروان می بینند و لمس می کنند که آیا رهبر به کار خودش مؤمن است یا نه .

    اگر آنجاها ، در آن سختیها و دشواری ها ، از او ایمان قاطع دیدند ، با دل و جان دنبال او می روند و نمی ایستند . همه را نمی گویم . آنهایی را می گویم که استعداد و لیاقت این پیروی را دارند ؛ آنهایی که صفایی دارند ؛ آنهایی که خودشان در جستجوی چنین میدانهای فداکاری هستند . ایمان رهبر که در تمام حرکات او ، در سیمای او ، در سیمای زندگی او و به خصوص در موقع برخورد با مشکلات ، به آسانی تجلّی می کند و نزدیکانش خوب می توانند این جلو? ایمان را درک کنند نقش عجیب و مؤثر در محکم کردن پیوند میان اعضای شرکت کننده در یک جنبش با آن جنبش و رهبری آن جنبش دارد .

    برای مطالعه ادامه نوشتار اینجا ( + ) را کلیک کنید .



  • کلمات کلیدی :
  •  نوشته شده توسط سید محمد حسن مخبر در چهارشنبه 89/2/1 و ساعت 10:3 صبح | نظرات دیگران()

    در مورد اینکه سؤال کردید که رهبری چگونه انتخاب می شود و مراجع تقلید تا چه حدود در تعیین رهبری مؤثر می باشند ، به این جواب با دقت توجه فرمائید. این جواب ، جوابی نیست که من حتی به استناد تحقیق شخصی و استنباط و رأی خودم جواب بدهم . این سؤال پاسخی دارد که به صورت نرخ شاه عباسی در فقه مطرح است ؛ یعنی همه آن را قبول دارند : تعیین موضوع شأن فقیه نیست . این جمله را باید یاد بگیرید . « تعیین موضوع شأن فقیه نیست » این جمله را برایتان معنی می کنم .

    در رساله ، صاحب فتوا و مرجع تقلید فتوا می دهد ، می گوید آب انگور را اگر بجوشانند قبل از آن که دو سوم آن تبخیر شود خوردنش حرام است . این یک فتواست . این فتوا را سرکه انداز و انگور فروش نمی تواند بدهد . این فتوا را فقیه می تواند بدهد . یک فقیه دیگر هم می تواند مقابل او بایستد و بگوید نخیر ! مکروه است ، حرام نیست . آن بحث بحث فقاهتی است ، اختلاف نظر میان دو فقیه است .

    بسیار خوب ، اما شیره پَز یک ظرف آب انگور را در مغازه اش می جوشاند ، یک فقیهِ عالمِ اَعلَم هم که آن کنار ایستاده می گوید : آهای ! حلوایی شیره پَز ! از این نخور ! می گوید چرا آقا ؟ می گوید چون هنوز دو ثلثش تبخیر نشده . می گوید نه خیر آقا ، اشتباه می فرمایید ! من بهتر از شما بلدم ؛ می دانم دو ثلث این تبخیر شده است .

    حالا شما می فرمایید چه کنیم ؟ می فرمایید این شیره پز بگوید ، یا [ می فرمایید ] مرجع تقلید من می فرماید که دو ثلثش تبخیر نشده ، و لذا نخوریم ؟ آیا نظر این مرجع تقلید در تشخیص این که دو سوم آب انگور این دیگ تبخیر شده ، بر نظر شیره پَز مقدم است ؟ خیر ! نظر آن مرجع در این مورد با نظر دیگران تفاوتی ندارد ، چون تشخیص موضوع و تعیین موضوع ربطی به فقاهت ندارد و کار فقیه نیست .

    برای مطالعه ادامه نوشتار اینجا (+) را کلیک کنید تا به وبلاگ امت مظلوم روی سرور وردپرس منتقل شوید . 



  • کلمات کلیدی :
  •  نوشته شده توسط سید محمد حسن مخبر در یکشنبه 89/1/22 و ساعت 12:36 صبح | نظرات دیگران()

    * ” نظام امت و امامت ” . نظام سیاسی – اجتماعی جمهوری اسلامی نظام امت و امامت است و حق این است که با هیچ یک از این عناوینی که در کتابهای حقوق سیاسی یا حقوق اساسی آمده قابل تطبیق نیست .

    * وقتی معلوم شد این نظام حکومتی ، رئیس جمهور هم دارد آنوقت گفته شد ” جمهوری اسلامی ” . ولی نام راستین و کامل این نظام ، نظام امت و امامت است. در رأس این نظام ، اصول عقیدتی و عملی اسلام بر اساس کتاب و سنّت است . همه چیز باید از این قلّه سرازیر شود . بر طبق این اصول عقیدتی و عملی ، حاملان مسئولیت و صاحبان اصلی حق در این ایدئولوژی ، در این نظام عقیده و عمل ، ” ناس ” و مردم اند .

    * اسلام در خدمت همه ناس است ، صلاح همه را می خواهد نه فقط صلاح مسلمانان را . نظام اسلامی به سعادت کل بشر می اندیشد ولی در میان ناس و کل بشر ، آنها که بر پایه اعتقاد به اسلام و التزام به اسلام ، یک مجموعه به وجود می آورند می شوند امت .

    * امروز در این عصر غیبتِ امامِ معصومِ منصوبِ منصوص ، در این عصر ، امامت دیگر تعیینی نیست ؛ تحمیلی هم نیست ؛ بلکه شناختنی و پذیرفتنی یا انتخابی است . بنا بر این رابطه امت و امامت در عصر ما یک رابطه مشخص است . دقت بفرمائید ! شناختن آگاهانه و پذیرفتن ، نه تعیین و نه تحمیل . شما در طول این قرن های متمادی  هیچ جا خوانده اید یا از هیچکس شنیده اید که مرجع تقلید و رهبر دینی را به مردم تحمیل کرده باشند و بگویند مجبورید از او تقلید کنید ؟ آیا تا به حال شنیده یا خوانده اید ؟

    برای مطالعه متن کامل این نوشتار و جهت انتقال به پایگاه امت مظلوم بر روی سرور وردپرس اینجا را کلیک کنید (+) 

    ------------------------------------

    پیرو اعلام قبلی ، با پایان یافتن نیمه اول بخش دوم پروسه انتقال وبلاگ امت مظلوم از سرور پارسی بلاگ به سرور ورد پرس از این پس تا 4 نوشتار دیگر تنها قسمتهایی از متن کامل نوشتار بر روی این وبلاگ قرار خواهد گرفت و متن کامل نوشتار فقط بر روی وبلاگ امت مظلوم واقع بر سرور وردپرس قابل دسترسی خواهد بود .



  • کلمات کلیدی :
  •  نوشته شده توسط سید محمد حسن مخبر در جمعه 89/1/13 و ساعت 5:51 عصر | نظرات دیگران()

    فقر

    می خواهیم ببینیم آیا یک سلسله معیارهای فطرت شناس برای شناخت زیبا و زشت داریم یا نداریم ؟ وفای به عهد ، خلف وعد ، ... پول و مال و امثال آن هم در کار نیست تا بحثهای اقتصادی پیش آید . دو نفر را در دنیایی که می خواهید فکر کنید (تصور کنید ) ، در هر نظامی ، در هر رژیمی ،[ این دو نفر ] با هم قرار دارند . یکی به خانه اش می ذود و لَم می دهد ، می خوابد ؛ و آن یکی در محل وعده چند ساعت زیر آفتاب و گرما یا سرما و باران یا اصلاً در شرایط عادی طبیعی در کنار یک سبزه زار و چمنزار ، معطل می ایستد . در شناخت اینکه این کار زشت است یا زیبا ، تردیدی هست ؟ تابع نظام [فکری] خاصّی است ؟ منتظر رژیم است ؟ یا مطلب روشن است ؟

    وفای به عهد پسندیده ، و خلف وعده ، ناپسند است ؛ از هر جا ، از هر کس ، در هر نظام و در هر رژیم . همین طور است مردانگی و شجاعت ، زبونی و ذلت ، یک انسان را می بینید که نترس است . آنجا که چیزی به نظرش خوب و صحیح بیاید می ایستد و از آن دفاع می کند . انسان دیگری را می بینید که هزار جور از او سواری می کشند ، می گوید حالا ببینیم چه می شود !

    این دو انسان در برابر کشش فطری شما یک مقام و یک ارزش دارند ؟ آیا می گویید ببینیم در چه رژیمی زندگی می کنند؟ یا انسان شجاع ، نترس و فداکار در هر نظام و در هر شرایط ارزش دارد و انسان ترسوی زبون ِ ذلیلِ ضعیف ، نا محبوب و ناپسند و نامطلوب و نامرغوب است ، در هر رژیم و هر نظام و هر جامعه و هر امت ؟

    انصاف ؛ یعنی خود و دیگران را با یک دیده نگاه کردن . یعنی آنچه بر خود نمی پسندی بر دیگران هم نپسند و انچه برای خود می پسندی برای دیگران هم بپسند . این می شود انصاف . و بی انصافی : بد دیگران خیلی بزرگ است ، ولی بد من چیزی نیست ! خوب دیگران خیلی کم ارزش است ، ولی خوب من را حلوا حلوا کنید !

    در شناخت اینکه کدام یک معروف است و کدام منکر ، تردید و انتظاری دارید ؟ حتی در این مورد منتظر وحی می مانید که قرآن چه می گوید ؟ یا منتظر نظامید ، که چنین انسانی در کدام نظام و رژیم [فرهنگی و سیاسی] زندگی می کند ؟ این یک سلسله از معیارهای فردی بود .معیارهای اجتماعی هم که الی ماشاء الله است .

     

    همانطور که دیشب اشاره کردم ، بالا بروید یا پائین بیائید ، اصلاً قرآن را بر سر جامعه پهن کنید ، مادام که در آن جامعه در یک سو گرسنه ی بیچاره ی از سرما لرزان وجود دارد و از سوی دیگر متنعّمان برخوردار از همه چیز ، این جامعه لَجَن است . تمام چهره اش را هم که با قرآن بپوشانید باز لَجَن است . آیا کسی در دنیا منتظر این می شود که ببیند این جامعه ، جامعه قرآنی است ، یا انجیلی ، یا توراتی ، یا بودایی ، یا اوستایی ، یا مائوئیست ؟ نگاه می کند اگر در جامعه به همه انسانها به عنوان انسان نگاه نمی شود ، احتیاجات آنها بی ارزش است ، خیابانهای یک طرف شهر گلگاری دارد اما طرف دیگرش چندین سال است که چاله – چوله هایش به دره و ماهوُر تبدیل شده ، این جامعه هر بر چسبی می خواهد داشته باشد ، آیا مردم دنیا در رده بندی این دو نوع جامعه و خوب و بد کردنش حالت انتظار پیدا می کنند و می گویند ببینیم آیات قرآن در این زمینه چه می گوید ؟ یا انجیل در این باره چه گفته ؟ نصوص اوستا چه می فرماید؟ اوپانیشادهای آئین هندی چه می گوید ؟ کتاب مائو در این باره چه آورده ؟ لنین در این زمینه چه گفته ؟ مارکس چه گفته ؟ این حرفها نیست . منتظر اینها نیستیم . می گوئیم این جامعه بد است ؛ ناقص است؛ دارای کمبود است . شکی نیست . این قدر بحث نمی خواهد .

    کتاب " باید ها و نباید ها " ص 102

    لینک همین نوشتار در پایگاه " امت مظلوم " روی سرور ورد پرس  : http://ommatemazloum.wordpress.com/

    لینک دسترسی به برگه معرفی آثار ، به روز شده با معرفی کتاب " بایدها و نباید ها " : http://ommatemazloum.wordpress.com/%D9%85%D8%B9%D8%B1%D9%81%DB%8C-%D8%A2%D8%AB%D8%A7%D8%B1/.



  • کلمات کلیدی :
  •  نوشته شده توسط سید محمد حسن مخبر در یکشنبه 89/1/1 و ساعت 12:54 صبح | نظرات دیگران()
     لیست کل یادداشت های این وبلاگ
    دو عامل مؤثر در رهبری جنبشها (قسمت دوم )
    دو عامل مؤثر در رهبری جنبش ها (قسمت اول )
    تعیین موضوع شأن فقیه نیست
    نظام امت و امامت
    معیارهای فطرت شناس
    [عناوین آرشیوشده]

    بالا

    طراح قالب: رضا امین زاده** پارسی بلاگ پیشرفته ترین سیستم مدیریت وبلاگ

    بالا