حالا این خدای فعّال لما یُرید ، یک موجودی آفریده به نام انسان . به این انسان اختیار داده . خودش به این موجود اختیار داده و گفته تو را آفریدم تا در پهنه هستی به شکل مختار زندگی کنی . یعنی چه مختار زندگی کنی ؟ یعنی تو را آفریدم ، به تو نیروها و قدرتها دادم ، امکانات فراوان محیطی در اختیارت نهادم ، چراغ هدایت ( همان اندیشه تحلیل گر ) را در درونت روشن کردم و از آن فراتر ، مشعل هدایت وحی رسولان و پیشوایان و امامان و عالمانی که علم خود را از آنها گرفته اند ، اینها را هم فرا راهت نهادم . با این حال ، همه این کارها را کردم که چه ؟ که حتماً به راه راست بروی ؟ نه ! با این حال به تو گفتم ، می خواهی راست برو می خواهی کج برو . با همه این حرفها « إِنَّا هَدَیْناهُ السَّبیلَ إِمَّا شاکِراً وَ إِمَّا کَفُور » 1
... قرآن در آیات متعدد 2 تصریح می کند که اگر خدا می خواست این مشرکین ، مشرک نشوند می توانست چنین کند و بعد هم مشرکین ، مشرک نمی شدند . ولی قرار بر این بود که اینها بتوانند مشرک بشوند . خوب دقت کنید ! نقش خدا به به عنوان مبدأ هستی و آفریدگار فعّال لما یُرید ، نقش پیامبران به عنوان رهبران و راهنمایان امّت ، نقش امام به عنوان زمامدار و مسئول امت و مدیر جامعه ؛ همه اینها نقشی است که باید به آزادی انسان لطمه وارد نیاورد . اگر این نقشها بخواهد به آزادی انسان لطمه وارد بیاورد بر خلاف مشیّت خدا عمل شده است .
نقش آزادی در تربیت کودکان ، ص 14 - 15
---------------------------------------------------------
پ. ن . 1 = سوره مبارکه انسان ، آیه 3
پ . ن . 2 = « وَ لَوْ شاءَ رَبُّکَ لَآمَنَ مَنْ فِی الْأَرْضِ کُلُّهُمْ جَمیعاً أَ فَأَنْتَ تُکْرِهُ النَّاسَ حَتَّى یَکُونُوا مُؤْمِنین » سوره مبارکه یونس ، آیه 99 یعنی و اگر خداى تو (در مشیّت ازلى) مىخواست اهل زمین همه یکسره ایمان مىآوردند، آیا تو مىخواهى تا به جبر و اکراه همه را مؤمن و خداپرست گردانى؟