سفارش تبلیغ
صبا ویژن
کسی که در خردسالی دانش آموزد، مانند نقش بر سنگ است و کسی که دربزرگسالی دانش آموزد، مانند کسی است که بر آب می نگارد . [پیامبر خدا صلی الله علیه و آله]
امروز: جمعه 103 آذر 2

صد دقیقه تا بهشت ، نام کتابی است که به همت والای جناب آقای مجید تولایی از زندگی نورانی و سیره شهید مظلوم آیت الله دکتر بهشتی ( قدس سره ) جمع آوری شده و توسط بنیاد نشر آثار و اندیشه های شهید آیت الله دکتر بهشتی منتشر شده است . فکر کردم بد نیست هر از گاهی چند مطلب از اون کتاب رو برای دوستانم بنویسم تا ضمن آشنایی با سیره آن شهید بزرگوار از خواندن آن هم لذت ببرند .  یا فتاح .

ü       از دیدار امام بر می گشت . رفته بود توی فکر . امام خواب دیده بود عباش سوخته ، به بهشتی گفته بود مواظب خودتان باشید . می گفت از امام پرسیدم چرا ؟جواب داده بود : آقای بهشتی شما عبای من هستید .

ü       آقا معلم صداش کرد بیاد و انشاء بخونه . ننوشته بود ولی دفتر رو باز کرد و از حفظ یه چیزایی گفت . بعد هم یه نمره 20 رفت تو فهرست کلاس. زنگ تفریح بود که صداش کردند . بهشتی معلّم کلاس بود ؛ گفت : تو که بلدی انشای ننوشته بخونی سعی کن بنویسی تا این بار از روی نوشته بخونی ، حیفه .

ü       مادر خواب دیده بود ؛ خواب پدر بزرگ محمد. پرسیده بود چکار کنم اون دنیا من رو شفاعت کنند ؟ گفته بود: از « محمد » محافظت کنید که باقیات صالحات شماست . محمد باقیات صالحات یه ملّت شد . بهشتی یک ملت .

ü       طلبه جوان هر روز می رفت دبیرستانها درس انگلیسی می­داد . پولش هم می­شد مایه امرا معاش . می­گفت : اینطوری استقلالم بیشتره ، نواقص حوزه رو بهتر می فهمم و با شجاعت بیشتری می­تونم نقد کنم. بهشتی تا آخر هم با حقوق بازنشستگی آموزش و پرورش زندگی می­کرد .

ü       ( بنده وکیلم؟) دختر خانم بله رو که گفت یه پاکت 200 مارکی گذاشتند جلو حاج آقا ! بهشتی که آن روزها امام جماعت مسجد هامبورگ بود گفت: این وظیفه منه ! برا وظیفه هم پول نمی گیرند. اصرار پشت اصرار که باید قبول کنید. شماره حساب داد و گفت : بریزید به حساب مسجد.

ü       آلمان ، هامبورگ ، ایستگاه راه آهن ؛ موقع ظهر رسیده بود. نگاهی به قبله نما انداخت و همانجا ایستاد به نماز خواندن. پلیس را خبر کردند که یکی آمده حرکات غیر طبیعی دارد . بردنش اداره پلیس . گفته بود : من مسلمانم ، نماز هم واجب دینی ماست . محکم گفته بود ، آزادش کردند ... .

ü       بهش می­گفتند : انحصار طلب ، دیکتاتور ، مرفه ، پولدار و ... دوستانش دوستانه گفته بودند چرا جواب نمی­دی ؟ تا کِی سکوت ؟ می­گفت :  مگه نشنیدید که قرآن می­گه : انَّ الله یُدافعُ عن الذین آمنوا . یعنی یه وظیفه برای منه که ایمان آوردنه ، یکی هم برای خدا که دفاع کردنه . دعا کن وظیفه خودمو خوب انجام بدم . اون کارش رو خوب بلده ...

ادامه دارد



  • کلمات کلیدی :
  •  نوشته شده توسط سید محمد حسن مخبر در جمعه 87/12/23 و ساعت 8:19 عصر | نظرات دیگران()

    مدتهاست که با آثار ، اندیشه­­ها و سیره شهید مظلوم آیت الله دکتر بهشتی بیش از پیش آشنا هستم و باید اعتراف کنم که به شدّت مجذوب خصال و خصائص کم نظیر ایشان شده­ام . بسیاری از بزرگان و دانشمندان و فرهیختگان جامعه­مان را یا از نزدیک زیارت کرده­ام یا بواسطه آشنایی با آثار بیانی و بنانی آنها ، خدمتشان ارادت پیدا کرده­ام و در هر کدام از این چهره­های درخشان برجستگی­ها و خصال والایی یافته­ام که هر یک به نوبه خود ارزشمند و قابل استفاده بوده و هستند. در این میان چهره ممتاز آیت الله شهید دکتر محمد حسین بهشتی از بسیاری جهات برایم جاذبه خاصّی داشت .

    آنچنان که من یافته­ام ، افکار تابناک و سیره نورانی آن شهید والامقام ، حلقه مفقوده جامعه ما در حوزه اندیشه و اخلاق اسلامی است . همه آحاد مردم خاصّه نخبگان حوزوی و دانشگاهی اگر با روش و منش علمی و اخلاقی او که برخواسته از معارف ناب قرآن و عترت و دست پرورده اساتید بی‏نظیری مانند امام راحل ( قدس سره ) است آشنا شده و خویش را در این مکتب تربیت کنند یقیناً دامن بسیاری از سوء برداشتها و برداشتهای سوء از مکتب حیات بخش اسلام و تشیّع ناب ، برچیده خواهد شد و اسلام قلبی ، انتخابی و سازنده جای خویش را باز خواهد یافت و آنچه با نام اسلام در اندیشه متحجّرین مقدس مآب خودنمائی میکند و ترویج آن نتیجه­ای جز خشک مغزی ، تعصّب ، ضیق صدر ، تنگ نظری ، خشونت بی جا ، بی قانونی ،خرافه پردازی و قشری گرایی افراطی نداشته است ، زاهق خواهد شد چرا که فرمود : ( قل جاء الحق و زهق الباطل ان الباطل کان زهوقا ) .

    نشر سیره علمی ، اخلاقی و سیاسی آن شهید والامقام کمترین کاری است که در راستای آنچه به آن اعتقاد دارم می­توانم  انجام دهم و تأسیس این وبلاگ با تمام مشغله­های فراوانی که داشته و دارم در راستای همین مهم صورت گرفته است . امیدوارم که به فضل خدا و استمداد از روح ملکوتی آن شهید والامقام بتوانم قدمی ناچیز در این زمینه بردارم .

    در اولین قدم توجه شما خوانندگان عزیز را به برخی از بیانات امام راحل ( قدس سره ) درباره آن شهید مظلوم جلب می کنم تا خود شاهدی صادق و برهانی قاطع باشد بر آنچه به آن باور دارم .  

    ---------------------------------------------------------------------------

    این تکلیف شما آقایان در وضع حاضر. البته تکلیف بزرگ هم این است که در هر جا هستید و هر کارى دارید، جدیت کنید که حتى اشتباه نکنید! آنها فکر این هستند که شما را از صحنه خارج کنند. از صحنه خارج کردن به این است که اگر یک خطایى از شما دیدند، بزرگش کنند و بزرگش کنند و به رخ مردم بکشند و مردم را از شما منحرف کنند.

    این جریان در کار بود که مردم را از شما جدا کند، تا کسى به شما فحش بدهد. این آقاى بهشتى مسلمان، متعهد، مجتهد، این چه کرده بود که تو تاکسى مى‏نشستى، مى‏دیدى که دو نفر آدم به هم مى‏رسند یک حرفشان فحش به اوست؟! تو اجتماعات، یک دسته‏اى مرگ برکى، «طالقانى را تو کشتى» [مى‏گفتند.] خوب، شما ببینید چه ظلمى [بود] به یک همچو موجود فعالى، که مثل یک ملت بود براى این ملت ما با چه حیله‏هایى این را مى‏خواستند بیرون کنند.

    صحیفه نور  ،  ج‏15 ، ص 18

    من این ضایعه بزرگ‏ ( انفجار حزب جمهوری اسلامی ) را به ملت ایران و شما آقایان که نزدیک بودید با آقاى بهشتى و مطلع بودید از افراد دیگرى که شهید شدند، به همه شما آقایان و ملتمان تسلیت عرض مى‏کنم. بناى دشمنهاى شما بر این است که افرادى که لیاقتشان بیشتر است بیشتر مورد حمله قرار بگیرند. آنها افرادى را هدف قرار مى‏دهند که از آنها خوف دارند که مبادا یک وقتى به آنها صدمه بزنند. و این را من کراراً گفته‏ام که مرحوم آقاى بهشتى در این مملکت مظلوم زیست. تمام مخالفین اسلام و مخالفین این کشور حمله مستقیم‏شان را به ایشان و بعضى دوستان ایشان کردند. کسى را که من بیشتر از بیست سال مى‏شناختم و روحیاتش را مطلع بودم و مى‏دانستم چه جور مرد صالحى و مرد به درد بخورى براى این کشور است، مخالفین او را در کوچه و بازار و محله و صحبتهایى که همه مى‏کردند، آن‏طور جلوه دادند. یک مرد صالحى را به صورت یک دیکتاتور درآوردند! و شما باید مهیا [ى‏] این‏جور مسائل باشید؛

    صحیفه نور  ،  ج‏ 14 ، ص 515

    ملت ایران در این فاجعه بزرگ 72 تن بیگناه به عدد شهداى کربلا از دست داد. ملت ایران سرافراز است که مردانى را به جامعه تقدیم مى‏کند که خود را وقف خدمت به اسلام و مسلمین کرده بودند و دشمنان خلق گروهى را شهید نمودند که براى مشورت در مصالح کشور گرد هم آمده بودند. ملت عزیز، این کوردلان مدعى مجاهدت براى خلق (سازمان مجاهدین - منافقین - خلق ) گروهى را از خلق گرفتند که از خدمتگزاران فعال و صدیق خلق بودند. گیرم که‏ شما با شهید بهشتى که مظلوم زیست و مظلوم مُرد و خار در چشم دشمنان اسلام و خصوص شما بود دشمنى سرسختانه داشتید، با بیش از هفتاد نفر بیگناه که بسیارى‏شان از بهترین خدمتگزاران خلق و مخالف سرسخت با دشمنان کشور و ملت بودند چه دشمنى داشتید؟ جز آنکه شما با اسم خلق از دشمنان خلق و راه صاف کنان چپاولگران شرق و غرب مى‏باشید. ما گر چه دوستان و عزیزان وفادارى را از دست دادیم که هر یک براى ملت ستمدیده استوانه بسیار قوى و پشتوانه ارزشمند بودند، ماگر چه برادران بسیار متعهدى را از دست دادیم که اشداء على الکفار رحماء بینهم‏  بودند و براى ملت مظلوم و نهادهاى انقلابى سدى استوار و شجره‏اى ثمربخش به شمار مى‏رفتند، لکن سیل خروشان خلق و امواج شکننده ملت با اتحاد و اتکال به خداى بزرگ هر کمبودى را جبران خواهد کرد. ملت ایران با اعتماد به قدرت لایزال قادر متعال همچون دریایى مواج به پیش مى‏رود و در مقابل ابرقدرتها و تفاله‏هاى آنان با صفى مرصوص‏ ایستاده است، و شما درماندگان عاجز را که در سوراخها خزیده‏اید و نفَسهاى آخر را مى‏کشید به جهنم مى‏فرستد و خداوند بزرگ پشت و پناه این کشور و ملت است.

    صحیفه نور  ، ج‏ 15 ، ص 3



  • کلمات کلیدی :
  •  نوشته شده توسط سید محمد حسن مخبر در چهارشنبه 87/12/21 و ساعت 10:35 عصر | نظرات دیگران()
     لیست کل یادداشت های این وبلاگ
    دو عامل مؤثر در رهبری جنبشها (قسمت دوم )
    دو عامل مؤثر در رهبری جنبش ها (قسمت اول )
    تعیین موضوع شأن فقیه نیست
    نظام امت و امامت
    معیارهای فطرت شناس
    [عناوین آرشیوشده]

    بالا

    طراح قالب: رضا امین زاده** پارسی بلاگ پیشرفته ترین سیستم مدیریت وبلاگ

    بالا